داخل اعماق جنگل های ناشناخته
یک معبد سنگی ، با سقفی طلایی و سه مجسمه کوچولو قرار داره
زمان زیادی که این معبد کوچولو توی اعماق جنگل پنهان شده
یادبود یک لحظه مهم از یک خانواده که ساخته شد و داخل اعماق جنگل قرار داده شد
داخل این مبعد نمادهایی قرار دادن که داستان اون لحظات مهم رو ثبت کنن و اون اتفاقات به یادگار بمونه
انگار در لحظه ای از زمان این داستان متوقف شده و اتفاقا مهمترین قسمت داستان هست
۳ نفر ، زیر سقفی از جنس طلا
منتظر در کنار یک بالن به شکل ماهی
بالنی که از قضا کوچکه ولی حتی همون هم از جنس طلا ساخته شده
افسانه ها میگن خانواده ای که این لحظه رو به عنوان یک معبد و محل عبادت ساختن ، یکی از مهمترین و عزیزترین عضو خانوادشون رو آماده میکردن که از پیششون بره ، با اینکه مخالف این کار بودن
ولی همچنان بالنی با شکل ماهی برای خوش یمنی
و اتاقی از جنس طلا برای ثروت
برای اون فرد ساختن و راهی رفتن کردنش
و بقیه ی اعضای خانواده هم در همون خونه منتظر موندن تا اگر اون عضو لحظات سختی رو داشت و خواست برگرده ، راهش به سمت خونه رو دوباره پیدا کنه و بتونه برگرده
به سفارش مشتری عزیز اینکار داستان پردازی و ساخته شد
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.